این وب واسه اوناییه که اهله دلن پس از همین حالا ورود بیدلان ممنوع
اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
نویسندگان
نظر سنجی

به نظرت مشکلات این وب چیه؟؟

چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ورود بیدلان ممنوع و آدرس coolgirl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 15
بازدید کل : 72624
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 245
تعداد آنلاین : 1



آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 65
:: کل نظرات : 245

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 12
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 14
:: بازدید ماه : 15
:: بازدید سال : 4079
:: بازدید کلی : 72624
برای تو که رفتی

 

خدایا ببخش اگر همیشه روی بوم زندگی با رنگهای سیاه و خاکستری نقاشی کشیده ام.اگر در آفتابی ترین روزهای

عمرم خورشید را نادیده گرفتم و روی تمام خاطرات قشنگم خط قرمز کشیدم.اگر با دیدن ستاره باران آسمان عاشق

نشدم و سبد سبد ستاره نچیدم.اگر لابه لای صفحه های زمستانی تقویم زندگی ام گم شدم و به بهار نرسیدم .اگر در گذر

از پیچ و خم های زندگی همیشه به بن بست رسیده ام و فراموش کرده ام راه آسمان همیشه باز است.

 

باور کن!ای دیرآشنای ناشناسم!


در قلب شب گر -غیر شب-چیز دگر هست...

 

در قلب من-جز قلب من-چیز دگر نیست...

 

 اهله دلای عزیز این وب ادامه رو حتما بخونید و برام نظر بذارید

خیلی دوستون دارم ...



 

تعداد بازدید از این مطلب: 584
|
امتیاز مطلب : 219
|
تعداد امتیازدهندگان : 47
|
مجموع امتیاز : 47

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : جمعه 28 بهمن 1390
نظرات
طوفان طعنه

سلام به همگی

دل آسمون گرفته

دل منم باهاش

پس آپ امروز و با حاله آسمونی دله من بخونید

نظر یادتون نره

طوفان طعنه،خنده ما را ز لب نشست

کوهیم و در میانه دریا نشسته ایم

چون سینه جای گوهر یکتای راستیست

زین رو به موج حادثه تنها نشسته ایم

بگذار که به طعنه بگویند مردمان

در گوش هم حکایت عشق مدام ما

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است در جریده ی عالم دوام ما

(فروغ فرخزاد)

و مرگ سهم تمام حیات حوا بود

اسیر دست رسوم عجیب خواهد رفت

به شوق باغ پر از یاس های شهر قدیم

از این بهار دروغین نجیب خواهم رفت

اگر چه گریه بر این شهر جرم زندان داشت

میان همهمه ها من غریب خواهم رفت

زمان کوچ شد،افسوس دست من خالیست

غریب آمده بودم غریب خواهم رفت

.

ـــ نامم را پدرم انتخاب کرد، نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم!دیگر بس است....

راهم را خودم انتخاب میکنم... ــــ(دکتر شریعتی)

.

تعداد بازدید از این مطلب: 721
|
امتیاز مطلب : 181
|
تعداد امتیازدهندگان : 37
|
مجموع امتیاز : 37

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : پنج شنبه 27 بهمن 1390
نظرات
ولنتاین

 سلام به همه عشقای مجازی من

 

 

ولنتون مبارک

 

 

دل به چشمای تو بستم تو شدی همه وجودم

عشق تو باور من شد با تموم تاروپودم

هرکی اومد سر راهم چشمامو بستم و ندیدم

عکس تو توی دست من بود تورو با دلم خریدم

برای نفس کشیدن عشق تو دلیل من بود

بودن تو پیش چشمام خواب و رویای شبم بود

من همه ترانه هامو واسه چشم تو نوشتم

ندونستم تو غروبی وای چه تلخه سرنوشتم

.

.

.

هواخواه تو ام جانا و می دانم که می دانی

که هم نا دیده می دانی و هم ننوشته می خوانی

ملامتگو چه دریابد میان عاشق و معشوق

نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی

ملک در سجده آدم زمین بوس تو نیت کرد

که در حسن تو لطفی دید بیش از حد انسانی

دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت

ندانی قدر وقت ای دل مگر وقتی که درمانی

.

.

.

.

..

.  همه ی شکلاتای خوشمزه دنیا

همه عشقای آبکی نه واقعی دنیا

همه بوسه های عشقولانه دنیا

فدای همه دوستای گل که همیشه به این وب سر میزنن

یادتون نره

 

عاشقتونم

.

.

.

پس منتظرتونم

یا علی فعلا

تعداد بازدید از این مطلب: 720
|
امتیاز مطلب : 190
|
تعداد امتیازدهندگان : 41
|
مجموع امتیاز : 41

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : شنبه 22 بهمن 1390
نظرات
پوزش

 

سلام به همه دوستای عزیز امید وارم حال همگی خوب باشه...

بچه ها یه مشکل خیلی کوچیک واسه وب من پیش اومده که قول میدم زود زود زود درستش کنم

اگه یه موقع دیدین آمار گیر و لینکدونی و همه چی حذف شده نگران نشید قول میدم مشکلو حل کنم

بازم از همه نظرای خوبتون ممنون دوستون دارم هوارتا!!!!!

یا علی فعلا

تعداد بازدید از این مطلب: 671
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : شنبه 22 بهمن 1390
نظرات
در باره من

 

 

سلااااااااااااام به همه دوست جونام....

 

ممنون از همه نظرای که تو این مدت بهم میدادید یک دنیا ممنون...

امروز اومدم بگم اگه سوالی در باره خودم یا این وب دارید میتونید ازم بپرسید من با

کمال صداقت تا جایی که بتونم بهتون جواب میدم

 

میخوام بدونید که به لحظه به لحظه ای که وقت میزارید و مطالب این وبو میخونید و

حمایت میکنید ارزش قائلم...

 

دوستون دارم هوارتا...

 

منتظر سوالاتون هستم

 

یا علی فعلا

تعداد بازدید از این مطلب: 604
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : جمعه 21 بهمن 1390
نظرات
دلم گرفته


 

دلم گرفته،دلم سخت درسینه گرفته،باتمام وجودتورامیخوانم،

ازتوچیزی نمیخواهم جزدریای بی ساحل وجودت را،جزدستهای مهربانت،

جرنگاه آرامت را که دیرزمانی است درسیل بادبی وفایی زمانه گم کرده ام.

 

این قدر داغونم که هیچ کس تا حالا این حس و تجربه نکرده خیلی دلم گرفته

از دنیا خسته شدم از این که یه کوه ادم پشتتن و اما احساس تنهایی مثل خوره ذهنتو

می خوره چقدر حس مزخرفی دلم شکسته دلم از تموم ادما شکسته

از ادمایی که فکر می کنی همیشه با هاتن اما خیلی زود اونا هم  میرن و تنهای

 تنهات می زارن عجب دنیاییه.....

می گفتن تف به این دنیا اما الان می دونم که چی دارن می گن

چرا سهم ادما همش تنهایی و غمه چرا وقتی دلت پره هیچ کس نیست

 که سرتو بزاری روی شونه هاش و زار زار بزنی زیر گریه

 اون قدر که تموم این دنیای لعنتی رو اب ببره

وای خدای من

چرا تو دیگه صدامو نمی شنوی

 تو که هر موقع دلم می گرفت منو اروم می کردی

الان هم دستای پر محبتت رو می خوام همین

چیز زیادیه....

عزیز ترین ادمایی که دور و برم بودن این طوری اند اونایی که

همیشه فکر می کردم عزیزترینم هستن

پشت پا به دلم زدن خدا چرا وقتی خندس باید پشتش گریه و

غم باشه مگه شادی بده...

خدایا  دلم گرفته شاید اگه ناراحتی نبود هیچ موقع ما بنده هات

 سراغت نمی اومدیم .

 

خدایا دلم گرفته از ادمایی که تظاهر می کنن عاشقتن از ادمایی که .....

خدایا عشق چیه عاشقی کدومه ؟

چرا اون چیزی و که من اسمش و میزارم عشق همش سراب می شه

خدایا عاشقی و یادم بده .

شرط عاشقی عشق تویه؟؟؟؟خوب یادم بده یادم بده همش عاشق تو باشم

خدایا تو دنیات تنهای تنهام جز تو کسی رو ندارم تو پناه منی تو تنهایی هام تنهام نزار

خدایا دلم گرفته ارومم کن همین ....چیز زیادیه که منه بنده ازت می خوام فقط ارومم کن.

ارومم کن که خیلی داغونم ..خیلی....

دوست دارم خدا تو دیگه منو فراموش نکن تو تنهام نزار همین.....

دوست دارم خدا ...فقط نگام کن...فقط نگام کن

 

 

 

 

 

می نویسم

 

می خوانم وفریادمیزنم

 

همیشه دوستت دارم اماحیف

 

دوست داشتن همیشه کافی نیست........

 

بی تودیگه نمی تونم ذره ذره تموم شدم

 

ای بی وفاای مهربون

 

تورفتی وتنهاشدم

 

حالا میگم بیا ولی انگاردیگه نمی تونی

 

یکی دیگست توزندگیت

 

اینوازقلبت شنیدم

 

می دونی گریه میکنم شبا برای عشق تو؟

 

نمی رسم به تو ولی داد می زنم دیونتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

.

.

.

.

 

نیمکت عاشقی یادت هست؟    

 

کنار هم، نگاه در نگاه وسکوتمان چه گوش نواز بود..

 

بید مجنون زیر سایه اش امانمان داده بود،

 

برگهای رنگینش را به نشانه عشقمان بر سرمان می ریخت..

 

او نیز عاشق بودنمان را به رخ پاییز می کشید،

 

اما اکنون پاییز.. نبودنت را، جداییمان را به رخ می کشد.

 

بگو، صدایم کن، بیا تا دوباره ما شویم،

 

مرحمی بر سوز دلم باش، نگاه کن، پاییز به من می خندد،

 

بیا داغ جداییمان را به دلش بگذاریم.

 

بیا کلاغ ها را پر دهیم تا خبر وصلمان را به پرستوها مژده دهند.

 

دوباره صدایم کن..

تعداد بازدید از این مطلب: 1170
|
امتیاز مطلب : 98
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : پنج شنبه 20 بهمن 1390
نظرات
برای کسی که رفته

 

 

امـــــروز آمـــده و هنــوز به یــاد دیــــروزم

 

بـــی تـــاب و بی قـــرارم

 

هنـــوز دارم بــــه عــشقت میســــوزم

 

دیـــــروز رفتــــه و دلـــم کجـــای کـــار است

 

نمیــــدانم دلت هنــــوز بـــه یـــاد دل مــن است

 

میســــوزم ومیســـازم وگــله ای نــــدارم ازایـــن لحظه هــــا

 

ایــن تقدیـــر مــن است با همیـــن حال و روزم هـــدر رفت تمـــام سالهـــا

 

میدانـــــم فردا می آیـــد و مــن مثــل امـــــروزم

 

مثــل امــــروز کــه در حســـرت دیــــروز نشستـــه بــــودم

 

مثـــل دیـــروز کـــه عاشــــقت شــــده بـــــودم

 

عــــاشــق شــــده بــــودم وازایــــن روزهـــــا بی خبــــر بـــودم

 

نمیدانستـــــم تـو میــــروی،چقــــدر مــن خـــوش خیــال بـــــودم…

 

به قلم دل شیشه ای


.

.

 

 

تــورا گــم کــرده ام امــروز...

وحــالا لحظه هــای من گرفتـــارسکوتــی ســرد وسنگیننــد.

وچشمانــم که تا دیـــروزبه عشقت می درخشیدنـــد،

نمی دانـــی چه غمگیننـــد.

 

چــراغ روشن شب بــود برایم چشمهـــای تو

نمیدانـــم چه خواهد شـــد؟؟؟

پـــرازدلشوره ام،بـــی تاب ودلگیـــرم

کجــــا ماندی که مـــن بی توهـــزاران بار

درهـــرلحظه می میـــرم!!

 

تعداد بازدید از این مطلب: 662
|
امتیاز مطلب : 91
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : پنج شنبه 20 بهمن 1390
نظرات
من خدا را دارم

 

سلام و صد سلام به همه اهله دلای خودم....

امیدوارم چشم هرکی که نمیتونه شادیتونو ببینه کور

شه...

واقعا نمیدونم چطوری باید از نظرای خوشگلی که برام

میزارید تشکر کنم...

دمتون گرم...

بازم از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است...

 

.

.

.

من خدا را دارم،

   کوله بارم بر دوش،

      سفری می باید،

  سفری بی همراه،

 گم شدن تا ته تنهایی محض،

              سازکم با من گفت: هر کجا لرزیدی،

 از سفر ترسیدی،

            تو بگو از ته دل،

 

من خدا را دارم

 

 من و سازم چندیست که فقط با اوییم...

 

 

 

 

دلم گرفته، ای خدا

این روزا هیچکی غیر تو ، درد من ونمی دونه .

دلم گرفته، ای خدا

 

حتی صدامم این روزا به ساز من نمی خونه.

 

دلم گرفته ازهمه

 

از این روزای سوت و کور .

 

از این ترانه مردگی، از این شبهای بی عبور.

 

تمام لحظه های دلم زیر هجوم حادثه منتظر

 

یه راهیه تا دوباره به توبرسه .

 

دلم گرفته، ای خدا

 

گریه امونم نمی ده ،چرا دیگه حتی دلم

 

تو رونشونم نمی ده .

 

گناه بی باوری مو ، خودم به گردن می گیرم.

 

اگر نگیری دستامو ، تو دستای غم می میرم .

 

دلم گرفته ، ای خدا

 

واسه رسیدن به تو ،یه فرصت تازه می خوام .

 

دوباره دستامو بگیر ، مثل روزای بی کسی.

 

دلم گرفته ،ای خدا حتی بهشتو نمی خوام .

.

.

.

نظر نظر نظر یادتون نره

دوستون دارم هوارتا...فعلا

تعداد بازدید از این مطلب: 677
|
امتیاز مطلب : 92
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : دو شنبه 17 بهمن 1390
نظرات
شبی

شبي از پشت يك تنهايي نمناك و باراني ترا با لهجه گلهاي نيلوفر صدا كردم


تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم


پس ازيك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس


تو را از بين گلهايي كه در تنهايي ام روييد با حسرت جدا كردم


و تو در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي


دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي


و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم


تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها كردم


همين بود آخرين حرفت


و من بعد از عبور تلخ و غمگينت


حريم چشمهايم را بروي اشكي از جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم


نمي دانم كه چرا رفتي


نمي دانم چرا شايد خطا كردم


و تو بي آن كه فكر غربت چشمان من باشي


دانم كجا تا كي براي چه


ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد


و بعد از رفتنت يك قلب دريايي ترك برداشت


و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمي خاكستري گم شد


و گنجشكي كه هر روز از كنار پنجره با مهرباني دانه بر مي داشت


تمام بال هايش غرق در اندوه غربت شد


و بعد از رفتن تو آسمان چشمهايم خيس باران بود


و بعد از رفتنت انگار كسي حس كرد من بي تو تمام هستي ام از دست خواهد رفت


كسي حس كرد من بي تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد


كسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد


و من با آنكه مي دانم تو هرگز ياد من را با عبور نخواهي برد


هنوز آشفته چشمان زيباي توام


برگرد
ببين كه سرنوشت انتظار من چه خواهد شد


و بعد از اين همه طوفان و وهم و پرسش و ترديد


كسي از پشت قاب پنجره آرام و زيبا گفت


تو هم در پاسخ اين بي وفايي ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا كردم


و من در حالتي ما بين اشك و حسرتو ترديد


كنار انتظاري كه بدون پاسخ و سردست


و من در اوج پاييزي ترين ويراني يك دل


ميان غصه اي از جنس بغض كوچك يك ابر


نمي دانم چرا شايد به رسم و عادت پروانگي مان باز


براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم

به قلم محمد

تعداد بازدید از این مطلب: 736
|
امتیاز مطلب : 88
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : یک شنبه 16 بهمن 1390
نظرات
سیب دندان زده

سلام به همگی...

 

ممنونم از همه نظرای خوبو خوشگلتون

،عاشـــــــــــــــــــــــق

همه اهله

دلایی که پا تو این وب میذارنم از ته دل...

 

راستی ممنون از اینکه تو نظر سنجی هم شرکت میکنید 

بریم به سراغ آپ امروز ....


 

"حميــد مصــدق"

 

تو به من خنديدي و نمي دانستي

 

من به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدم

باغبان از پي من تند دويد

سيب را دست تو ديد

غضب آلود به من كرد نگاه

سيب دندان زده از دست تو افتاد به خاك

و تو رفتي و هنوز،

سالهاست كه در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تكرار كنان مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق در اين پندارم

كه چرا باغچه كوچك ما سيب نداشت

 

"جواب زيباي فروغ فرخ زاد به حميد مصدق"

 

من به تو خنديدم

چون كه مي دانستم

تو به چه دلهره از باغچه همسايه سيب را دزديدي

پدرم از پي تو تند دويد

و نمي دانستي باغبان باغچه همسايه

پدر پير من است

من به تو خنديدم

تا كه با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم

بغض چشمان تو ليك لرزه انداخت به دستان من و

سيب دندان زده از دست من افتاد به خاك

دل من گفت: برو

چون نمي خواست به خاطر بسپارد گريه تلخ تو را

و من رفتم و هنوز سالهاست كه در ذهن من آرام آرام

حيرت و بغض تو تكرار كنان

مي دهد آزارم

و من انديشه كنان غرق در اين پندارم

كه چه مي شد اگر باغچه خانه ما سيب نداشت

 

"آخرین جواب به شعرزیبای سیب ازجوادنوروزی"

 

دخترک خندید و


پسرک ماتش برد !


که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده


باغبان از پی او تند دوید


به خیالش می خواست،


حرمت باغچه و دختر کم سالش را


از پسر پس گیرد !


غضب آلود به او غیظی کرد !



این وسط من بودم،



سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم



من که پیغمبر عشقی معصوم،


بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق


و لب و دندان ِ


تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم


و به خاک افتادم


چون رسولی ناکام !


هر دو را بغض ربود...


دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:


" او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! "


پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:


"مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد !"


سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !


عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !



جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،


همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:



این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 843
|
امتیاز مطلب : 83
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : یک شنبه 16 بهمن 1390
نظرات
این نیز یگذرد

 به نام خالق زیبایی ها...

 

سلام به همه گلا،بلبلا،سنبلا امیدوارم هر جا که هستید خوب و

 

خوش و سلامت باشید (در کل خجسته بزنید انقدر

حال میده... )   

 

بُرد تیم سرور سرورا رو به همه شما تبریک میگم خدایی

 

 

بازی رئال و بارسلونام به این جذابی نبود

 

 

راستی به همه استقلالیا گلم تسلیت میگم تا باشه از این

 

 

غما....

 

 

من یه معذرتم به همه  با معرفتایی که پایه ثابت این وبم

 

 

هستم بدهکارم...

 

 

آقا من به شخصه عذر میخوام  سعی میکنم دیگه تکرار

نشه...

 

 

خب بریم به سراغ آپ امروز اونم فقط به خاطر شما

دوست

 

جونام...

 


*به چه مانند کنم در همه افاق تو را/هر چه در ذهن من آید تو از

 

آن خوبتری...

 

 

 

*دل بستن شبیه یه قصه است، با یکی بود شروع میشه با یکی نبود تموم

 

میشه

 

* تمام چیزی که باید از زندگی آموخت تنها یک کلمه است:می گذرد

 


*من غروب غم انگیز خورشید را زمانی دوست دارم که بدانم

 

فردایش تو را میبینم

 

 

*یک روز رسد غمی به اندازه کوه/یک روز رسد نشاط اندازه

 

دشت/افسانه زندگی چنین است/در سایه کوه باید از دشت گذشت

 

 

*عشق زیر باران ایستادن و با هم خیس شدن نیست..

 

 

عشق آن است که یکی برای دیگری چتر شود و او هیچ وقت نفهمد

 

که چرا خیس نشد...

 

 

*اموخته ام اگر به آنچه خواسته ام،نرسیده ام،خدا بهتر از آن را

 

برایم فراهم کرده است...

 

 

*هر گاه دفتر محبتت را ورق زدی...

 

 

هر گاه زیر پایت صدای خش خش برگ ها را حس کردی...

 

 

هر گاه میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی...

 

 

برای یک بار هم که شده در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان که از

 

ته قلب بگو : یادش بخیر...

 

* هیچ کس نمی تواند ما را بهتر از خودمان فریب دهد...

 

*آرام تر سکوت کن،صدای بی تفاوتی هایت آزارم میدهد

 

.

.

.

نظر نظر نظر یادتون نره...


(( زبان نگاه))

نشود فاش کسی آنچه میان من و توست

تا اشارت نظر نامه رسان من و توست

گوش کن با لب خاموش سخن میگویم

پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست

روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید

حالیا چشم جهانی نگران من و توست

گر چه دل خلوت راز دل ما کس نرسید

همه جا زمزمه عشق نهان من و توست

گز بهار دل و جان باش و خزان باش ار نه

ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست

این همه قصه فردوس و تمنای بهشت

گفت وگویی و خیالی ز جهان من و توست

نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل

هر کجا نامه عشق است نشان من وتوست

سایه ز آتشکده ماست فروغ مه مهر

وه ازین آتش روشن که به جان من و توست

 

.

.

.

 نظر نظر نظر یادتون نره

 

 راستی عضو وب مام بشید جای دوری نمیره هااااااااااا...

 

 

تو نظر سنجی شرکت کنید چیزی نمیشه هاااااااااا...

 

 

تو خبر نامه هم ثبت نام کنید نترسید آسمونو گرفتم تا یه وقت

 

به زمین نرسه...

 

خب دوستای گلم بازم من به خاطر این تاخیری که به دلیل

 

مشکل فنی ایجاد شده بود و ذ بازم ازتون عذر میخوام ....

 

 قررررررررررررررررررررررررررررررررربون دلای پاکتون برم...

 

 

مواظب مهربونیاتون باشید...

 

فعلا...

 

 

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 734
|
امتیاز مطلب : 70
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : شنبه 15 بهمن 1390
نظرات
عشق تنها برای یه لحظه

 


 

 

 

سلام...

 

 

 

 

 

عشق برای یه لحظه...

 

 

 

 

 

امروز برای اولین بار از کنار خوشبختی رد شدم...

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم که چقدر دوسش دارم

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم که بی اون نمیتونم زندگی کنم

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم که چی میشد اگه اون ماله من بود...

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم که چقدر اگه بهش برسم خوشبختم

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم که با اون زندگیم یه رنگ تازه میگیره..

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم شاید اون همون نیمه گمشده ای باشه که در به در

 

 

 

 

دنبالش میگردم...

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم شاید اون داره میره دنبال معشوقش...

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم شاید اون قسمت یکی دیگه باشه

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم حتما اون خیلی دوسش داره

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم اون اصلا به من فکر نمیکنه

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم زندگی من تو همون لحظه تموم شده

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم که کاش اگه قسمت هر کی بشه خوشبخت باشه

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم کاش هر جایی که میره،هر جایی که هست به همه

 

 

 

 

آرزو های رنگیش برسه...

 

 

 

 

برای یه لحظه فکر کردم که دیگه بهتر از اون و هیچ وقت به چشم نمیبینم

 

 

 

 

وای که چه لحظه ی شیرینی بود ،تو تمام عمرم دنباله اون یه لحظه میگشتم

 

 

 

 

وای که اون لحظه برای من یه عمر گذشت...

 

 

 

 

والانم می خوام به همون لحظه شیرینی که گذشت فکر کنم ،کاش امروز هر

 

 

 

 

جا که میرفت پیش هر کی که میرفت اون کس لیاقت لحظه هایی رو که کناره

 

 

 

 

رو بدونه وگرنه مثه منفقط باید دنباله لحظه های گم شده ش بگرده...

 

 

 

 

وای که چقدر اون لحظه رویایی بود لحظه ای که من برای اولین و اخرین بار

 

 

 

 

عاشق شدم..

 

 

 

 

راستی برای یه لحظه ام که شده فکر میکنم که من چقدر تنهام،تنهای تنهای

 

 

 

تنها!!!!

 

(فاطیما)

تعداد بازدید از این مطلب: 730
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : یک شنبه 9 بهمن 1390
نظرات
حریق خزان

 

سلام به همه،امید وارم حالتون بهتر از همیشه باشه،اول از همه چون

خیلی دلم گرفته این جمله رو براتون میزارم...

 

*در این شب ها اگر باران چشمانت فرو ریخت کویر قلب ما را هم دعا کن...

*من سبز ترین واژه ملموس غروبم کاش در این وسعت سبز یک نفر درد مرا

میفهمید.....

 

بریم به سراغ آپ اصلی امروز....

 

 

شب از جنگل شعله ها میگذشت

 

حریق خزان بود و تاراج باد

 

من آهسته در دود شب رو نهفتم

 

ور در گوش برگی

 

که خاموش خاموش می سوخت گفتم :

 

مسوز این چنین گرم در خود مسوز

 

مپیچ این چنین گرم در خود مپیچ !

 

که گر دست بیداد تقدیر کور

 

تو را میدواند به دنبال باد

 

مرا میدواند به دنبال هیچ!

 

.

.

.

نظر نظر نظر یادتون نره...

 

 

باز باران بی ترانه..

باز باران با تمام بی کسی های شبانه

می خورد بر مرد تنها

میچکد بر فرش خانه

باز می آید صدای چک چک غم

باز ماتم...

من به پشت شیشه تنهایی افتاده

نمیدانم... نمی فهمم

کجای قطره های بی کسی زیباست

نمی فهمم چرا مردم نمیفهمند

که آن کودک که زیر شلاق باران سخت میلرزد

کجای ذلتش زیباست

نمی فهمم...

کجای اشک یک بابا

که سقفی از گل و آهن به زور چکمه باران

بر روی همسر و پروانه های مرده اش آرام باریده

کجایش بوی عشق و عاشقی دارد؟؟

نمی دانم چرا مردم نمی دانند

که باران عشق تنها نیست

صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست...

کجای مرگ ما زیباست نمی فهمم...

یاد دارم روز باران را

یاد دارم مادرم در کنج باران مرد

کودکی ده ساله بودم

میدویدم زیر باران ،از برای نان

مادرم افتاد...

مادرم در کوچه های پست شهر آرام جان میداد

فقط من بودم و باران و گل های خیابان بود

نمی دانم...

کجای این لجن زیباست...

بشنو از من کودک من

پیش چشم مرد فردا

که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالادست

وآن باران که عشق دارد فقط جاریست برای عاشقان مست

و باران من و تو درد و غم دارد

خدا هم خوب میداند

که این عدل زمینی،عدل کم دارد...

 

 

 

دوستون دارم قدرتونو میدونم تا آپ بعدی که مهمون دلای

مهربونتون باشم خدافظ 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 867
|
امتیاز مطلب : 82
|
تعداد امتیازدهندگان : 20
|
مجموع امتیاز : 20

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : شنبه 8 بهمن 1390
نظرات
به این میگن عشق

 سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام و صد سلاااااااااااااااام به همه دوست جونام،

حال شما؟؟؟؟چه خبرا؟؟؟ منم خوبم،امروز اومدم اول از همه یه عکس

باحال براتون بزارم،من یکی که موندم وقتی دیدمش،واقعا یه همچین

آدمایی پیدا میشن؟؟؟ما که ندیدیم،ولی خدا وکیلی به این میگن عشق

نگا کن:

 

باریک چی میشد همه عاشقا تا آخرش اینجوری با هم

میموندن،مثه این دو تا کفتر عاشق....

به افتخار این دو نوگل نوشکفته بزن کف قشنگرو

حالا 1 2 3...

اهل خرد الان به من اس دادن گفتن جمش کنید

نظرتونو حتما بهم بگید تا ببینیم کیا موافق این جور عشقان کیا مخالف...

از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است...

 


 

(( سجده شدم))

 

 

آنقدر فاصله بین من و تو افتاده است

 

 

که به مقصد نرسیدم همه راهم جاده است

 

 

آنقدر سجده شدم گریه چکیدم دیشب

 

 

که همه دور و برم مهر شده سجاده است

 

 

روی تن چوش شب انگار که پولک بسته ست

 

 

نکند اشک دلم روی تنش افتاده ست

 

 

آن غروری که به عشق من و تو پایان داد

 

 

به خدا رام شده بسته به یک قلاده است

 

 

دیگر از پرسش و هر چون و چرا بیزارم

 

 

علت دوری ما سوء تفاهم... ساده است

 

 

اندکی پیش بیا جاده دراز است ولی

 

 

از سفر ترس ندارم نفسم آماده است

.

.

.

.

نظر نظر نظر یادتون نره

 

 

 

به خارزار جهان،گل به دامنم،با عشق

صفای روی تو،تقدیم میکنم،باعشق

درین سیاهی و سردی بسان آتشگاه

همیشه گرمم همواره روشنم با عشق

همین نه جان به ره دوست میفشانم شاد

به حان دوست،که غمخوار دشمنم،با عشق

به دست بسته ام ای مهربان نگاه مکن

که بیستون را از پا در افکنم با عشق

دوای درد بشر یک کلام باشد و بس

که من برای تو فرید میزنم: باعشق

.

.

.

نظر نظر نظر یادتون نره

 

تو نظر سنجیم شرکت کنید

 

 

 

 

((هدیه دوست))

 

 

گلی را که دیروز

 

 

به دیدار من هدیه آوردی،ای دوست

 

 

دور از رخ نازنین تو

 

 

امروز پژمرد!

 

 

همه لطف و زیبایی اش را

 

 

که حسرت به روی تو می خورد و

 

 

هوش از سر ما به تاراج می برد

 

 

گرمای شب،برد

 

 

صفای تو اما،گلی پایدار است

 

 

بهشتی همیشه بهار است

 

 

گل مهر تو،در دل و جان

 

 

گل بی خزان

 

 

گل تا که من زنده ام ماندگار است

 

(فریدون مشیری)

 

 

 

 

 

(فریدون مشیری)

 

 

((چراغ چشم تو...))

 

 

تو کیستی که من اینگونه،بی تو بی تابم؟

 

 

شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم.

 

 

تو چیستی که من از موج هر تبسم تو

 

 

بسان قایق سر گشته،روی گردابم

 

 

تو در کدام سحر،بر کدام اسب سپید؟

 

 

تو را کدام خدا؟

 

 

تو از کدام جهان؟

 

 

تو در کدام کرانه ،تو از کدام صدف؟

 

 

تو در کدام چمن،همره کدام نسیم؟

 

 

تو از کدام سبو؟

 

 

من از کجا سر راه تو آمدم ناگاه!

 

 

چه کرد با دل من آن نگاه شیرین،آه!

 

 

مدام پیش نگاهی،مدام پیش نگاه!

 

 

کدام نشأه دویده ست از تو در تن من؟

 

 

که ذره های وجودم تو را که میبیند،

 

 

به رقص می آیند

 

 

سرود می خوانند!

 

 

چه آرزوی محالی ست زیستن با تو

 

 

مرا همین بگذارند یک سخن با تو

 

 

به من بگو که مرا از دهان شیر بگیر!

 

 

به من بگو که برو در دهان شیر بمیر!

 

 

بگو برو جگر کوه قاف را بشکاف

 

 

ستاره ها را از آسمان بیار به زیر

 

 

تو را به هر چه تو کویی،به دوستی سوگند

 

 

هر آنچه خواهی ار من بخواه،صبر مخواه

 

 

که صبر،راه درازی به مرگ پیوسته ست!

 

 

تو آرزوی بلندی و، دست من کوتاه

 

 

تو دور دست امیدی و پای من خسته ست

 

 

همه وجود تو مهر است و جان من محروم

 

 

چراغ چشم تو سبز ست و راه من بسته ست.

(فریدون مشیری)

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 583
|
امتیاز مطلب : 61
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : پنج شنبه 6 بهمن 1390
نظرات
پیش چشم تو

 

به نام خدای زمین و آسمون،خوب و مهربون،آروم جون...

 

سلام به همه گلا...

 

امروز خیلی دلم گرفته واسه همین اینارو امروز آپ کردم،هرکی مثه

منه با یه حاله دیگه آپ امروز و بخونه....

 

 

 

(( از خانه تا لب جاده))

 

 

تمام زندگی ام انتظار سجاده

 

 

و گریه گریه چکیدن،گلایه ای ساده

 

 

برای او که نرفته ز یاد من هرگز

 

 

دو چشم میکشم از خانه تا لب جاده

 

 

عجب هوای غریبی سکوت میبارد

 

 

ار اضطراب عجیبی که بر دل افتاده

 

 

کجاست دفتر شعرم مگر نمی دانید

 

 

شب است و یک غزل نا سروده آماده

 

 

تمام دلهره ام را نوشتم و دیدم

 

 

کسی کنار خودش تا سپیده جان داده

 

(مریم افضلی)

 

 


 

تعداد بازدید از این مطلب: 796
|
امتیاز مطلب : 63
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14

نویسنده : فاطیماcoolgir
تاریخ : پنج شنبه 6 بهمن 1390
نظرات
مطلب ارسالی ازمینا

به نام خالق زیبائی ها

سلام به همه دوستای گلم،حال شما؟چه خبرا؟؟ نه بابا!!! راس

میگی؟؟ چه جالب ....

طبق معمول همیشه امروز اومدم که بگم این وبلاگ قابلیت اینو داره که

شما رو به عنوان یه عضو وب یا یه نویسنده عالی دعوت کنه،امروز من

تصمیم گرفتم که تاپیک ها و مطلب هایی که دوست دارید بقیه هم

روش بحث کنن و به نتیجه های جالب برسید رو براتون بزارم و همینطور

نظرای خوشگلتونو که مربوط به این مطلب هست رو زیر همون مطلب و

توی همون آپ میزارم یادتون نره که اون مطلب تنها تا یک ماه بعد از اون

ادامه پیدا میکنه و بهد از اون نتیجه گیری اصلیش زیرش نوشته میشه...

می خوام توی این وبلاگ به طور کاملا دوستانه با هم بحث کنیم راجع به

مسائلی که روزانه ممکنه خیلی باهاش سرو کار داشته باشیم و یا

حتی سوالی که مدت ها ذهنتونو به خودش مشغول کرده رو میتونید

سوالاتشو از دیگران بپرسید

ولی این مطالب اگه اجازه بدید قبلش باید مورد تایید این بنده حقیر در

بیاد که یه وقت خدایی نکرده به قوانین اینجا رو بهم نریزه

 

خب فکر کنم به اندازه کافی حرف زدم ینی زیادی دیگه حرف زدم به

عنوان اولین مطلب،تاپیک مینا جانو اینجا گذشتم:


 

سلام من تازه به این وبلاگ اومدم خیلی ازش خوشم اومده به عنوان

اولین تاپیک می خوام بگم :

 

اگه یه روزی دچار عشق یه طرفه شدید چیکار میکنید؟؟؟

((عزیزان نظراتشونو در باره مطلب زیبای مینا جان میتونن از طریق ارسال

نظر به من ارسال کنن و خواهشا زیرش بنویسید که این نظر مربوط به

مطلب مینا جان هست که من نظرای خوشگلتونو برای این مطلب درج کنم)).

.

.

.

.

مهسا میگه:

 

سلام، نمی دونم میشه گفت سوال سختیه ولی شاید از خدا بخوام که یه جوری بهش بفهمونه که

چقدر دوسش دارم،چون به غیر از این نمی دونم باید چیکار کنم...


 

خوشبخت ترین دختر دنیا

 

 

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد. با سلام خدمت همه گلها.عشق

اصلی خداست ما بقی پوچه هیچی نداره

تعداد بازدید از این مطلب: 584
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14

نویسنده :
تاریخ : سه شنبه 3 بهمن 1390
نظرات

درباره ما
منو اصلی
پیوندهای روزانه
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید